جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان ...پس چه خیال کردی ؟! به خیالت مینویسم آسمان در چشم های تو ...آه مامانم اینا! از این عاشقانه های شیت شده!
یا حتی نه"آسمان در جوب " آخر وقتی به آن خوبی میشود آسمان را دید چه کاری است که به جوب نگاهی کنی برای دیدنش
اما گاهی باید جوب را در آسمان دید گاهی...باید...

کانال این وبلاگ هم راه اندازی شده :
https://t.me/kennelatsky

آخرین مطالب
پیام های کوتاه
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۶ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۷
    دور
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

بعضی ها هنرمند و شاعر میشن

 بعضیام به عشقشون میرســن

همه.چیز عادلانه تقسیم شده!

:)

پ.ن. جدی تر از متن : چه اینوری باشی چه اونوری چه باچیزی که بهت داده شده باشه حال کنی چه نه ... تموم میشه ... و چیزی ازش نمی مونه برای ابدیتی که در انتظارته جز طاعت او! حالا دیگه میتونم با دل خوش و نه از روی عادت و رودربایستی وایستم جلو ضریح و بخونم 
 اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ رَاضِیَةً بِقَضَائِکَ...

پ.ن 2:جمله اول شعر گونه و مناسب فضای دورهمی وبلاگ بود جاجو های عزیز :))
محمد
۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۲۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

خدایا! نکنه اونقدر بد بشم که آرزو های خوب رو هم از دلم بگیری...
:"((
محمد
۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۳:۵۹ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

آدم پاره ی تنش رو ابزار گروکشی و معامله نمی کنه!

:(

افغانستانی های عزیز برادر مایند برادر بفهمین اینو! این حرف های گفتنشم درست نیست آقای عراقچی!

محمد
۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۱۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر
‏منتظر لحظاتی که "رقیق شدن" آسون تره! 

محمد
۱۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۲۳ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰ نظر

عجب شبیه

آسمون ابری نیست 

ولی ستاره ای هم دیده نمیشه

... یکی چراغا رو خاموش کنه

شاید یکیشون برامون چشمک زد!


محمد
۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۴۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

قتل طلبه همدانی اتفاق تکان دهنده و تلخیست که کاملا به نهیلیسم بر میگردد. قاتل نمی دانسته دهانش را آسفالت می کنند؟ چرا!اما برای زندگی خودش اینقدر ارزش و لذت و معنا قائل نبوده است که به این راحتی آن را از دست ندهد! اصلا این نسل  مدرنیته ی متاخر اگر اهل جنب و جوش و گاها هزینه دادن های بسیار اند نه اینکه معنا و هدف دارند و برای تحقق آن هدفی که از درونشان می جوشد می جنگند ! نه! نهیلیسم نیچه ای همه جا سایه افکنده به خصوص در عوام مردم (کسانی که به این موضوع فکر نمیکنند و بی معنایی زندگیشان ناخودآگاه است!) ...این اتفاقات و توانایی هزینه های زیاد دادن به این دلیل است که در زندگی بدون معنا و ارزش اند و تمام تواناییها و داراییشان ، هست و نیست شان را در برابر کوچک ترین چیزی که بتوانند برانگیزد شان و افقی اندکی گسترده تر از ملال هر روزه نشانشان بدهد هزینه می کنند. و صد البته مواد اولیه ی بسیار خوب برای تحقق هدف آن اقلیتی اند که فکر میکنند و گاه به عوام هدف ها و انگیزه هایی می دهند. نکته  مهم این است که عوام آنقدر از وضعبت کنونی و ملالشان خسته اند که کوچک ترین تاملی در آن هدف و فانتزی یا آن محرکی که بر می انگیزد شان نمی کنند. تازه اگر هم تامل کنند معمولا شاخص های رنگ و رو رفته ای دارند که خود بهتر از هر کسی دیگر  می دانندکه کم تر به کار ارزیابی زیست امروزشان می خورد چه اینکه شاخص ها نو نشدند.

اصلا همین است که هر عرفان دوزاریی بی پدر مادری میتواند سریع رشد کند هرچند بی منطق و سنت  و پشتوانه تاریخی باشد. قبلا یک مسلک عرفانی برای آنکه بتواند فراگیر شود باید مهم ترین چالش هستی ؛یعنی تقابل واقعیت و حقیقت، تقابل ظاهر یا باطن را حل میکرد .اما عرفان های امروزی از حل این مسئله به لطف رسانه هایی که وجه چندانی از امر واقع و چالش های روزمره باقی نگذاشته اند و جایش را با تقویت فانتزی پر کرده اند معاف شده اند.. و البته این فانتزی رسانه ای هم خود نوعی از باطن گرایی و عرفان مدرن است.


محمد
۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۵۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۶ نظر

تو که لطف کردی از سنگ به این سفتی رد شدی و مرکز رو تصرف کردی ...بیزحمت همه ام رو پر کن دیگه!

باشه؟

خودت خوب میدونی اینجوری نصفه نیمه خوبیت نداره ...

گاه گاهی کمی جنون دارم 

من جنونی مدام می خواهم!


محمد
۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۹ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱ نظر



I've been alone with you inside my mind

And in my dreams I've kissed your lips a thousand times

I sometimes see you pass outside my door


Hello, is it me you're looking for?

I can see it in your eyes

I can see it in your smile

You're all I've ever wanted

And my arms are open wide

'Cause you know just what to say

And you know just what to do

And I want to tell you so much

I love you


I long to see the sunlight in your hair

And tell you time and time again how much I care

Sometimes I feel my heart will overflow

Hello, I've just got to let you know

'Cause I wonder where you are

And I wonder what you do

Are you somewhere feeling lonely?

Or is someone loving you?

Tell me how to win your heart

For I haven't got a clue

But let me start by saying

I love you

Hello, is it me you're looking for?

'Cause I wonder where you are

And I wonder what you do

Are you somewhere feeling lonely?

Or is someone loving you?

Tell me how to win your heart

For I haven't got a clue

But let me start by saying

I love you


پ.ن :اگه این شاهکار ها جریان اصلی موزیک ِاون ور باشه که وای بر ما با این ترانه های مبتذل و بی مایه و وزن های ضعیفم جریان اصلیمون! بعد بیاید بگید عه خب عامه پسند باید مبتذل بشه و بشه بانی و فیلان بند و بهمان بند وکوفت و درد .😒

محمد
۲۹ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

راننده میگه بارون بند اومد .میگم اوهوم .باز میگه فقط دو روز آفتاب ه فردا و پس فردا باز بارون میگیره ...من یاد آب و هوای همیشه ابری اسکاتلند میفتم . گیرم قبول شدم. گیرم تونستم گرنت جور کنم. گیرم داییم اونجا برا خونه و اینا بهم کمک کرد.واقعا میتونم روزهای همیشه ابری رو تحمل کنم؟از ترس این که داییم بگه عجب آدم سطحی ایه این و کلا ازم نا امید بشه و اینا تاحالا ازش نپرسیدم 30 ساله چجوری اون روز های همیشه ابری رو تحمل کرده ؟

شاید مسخره باشه ولی شاید از مهم ترین دلایلی که  برای رفتن خودمو به در و دیوار نمیزنم آب و هواست! دلیلم اینه که جاهای آفتابی و گرمی که شرایط زندگی بهتر از ایران باشه خیلی نیست! قبول کنین آفتاب خیلی مهمه!واقعا فاز اونایی که میرم کانادا تو اون یخبندون رو نمیفهمم. واقعا چجوری اون سرمای منفی 30 40 رو تحمل میکنین؟ روزای ابری مدام رو چی؟ والا!

پ.ن: کم کم دارم هیوم و سایر فیلسوف های انگلیسی رو در میکنم خب 24 ساعت شبانه روز و تقریبا 365 روز سال بالا سرت ابری باشه و چیز زیادی از آسمون نبینی . توقع داری به چیزی غیر از حواس ایمان بیاره؟ خب توقع زیادی داری ! واقعا جغرافیا تو اندیشه ها تاثیر گذاره ! میگی نه؟ بیشتر بگرد بیشتر بخون! :)
محمد
۲۶ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۰۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱ نظر

الحمدولله 

حصر داره در لفظش .

یعنی فقط اون شایستگی دمت گرم رو داره . چرا؟ چون همه ی خوبی ها از اونه.

یعنی اون لحظه ای که از فلان چیز خوشت اومد رو یادته؟ با فلانی گپ زدی ؟ اونجام خوشی و خوبی اون لحظه نه از تو بود نه از اونا، از خدا بود .خدا اونو قرار دادش. همه ی همه ی خوشی های عالم ... حالا این وسط یک اتفاقی که فک میکنی و احتمال میدی خوشی برات بیاره داره بازی در میاره و نمیفته ....حالا از قضا مهمم شده باشه برات... خب عزیز دل (یا دلِ عزیز 😅) بفهم اون اتفاق هم خوشی ای که بخواد بهت بده ؛از خودش نیست ،دست خودش نیست، دست تو ام . نیست دست خداست ...

اگر بخواد اگرم اینجوری نش. خدایی ننکرده جای دیگه خوشی رو قرار میده ... خدا که مثل تو که در تنگنا نیست نعوذبالله... چیزی که زیاده وسیله و اسباب... چمدونم... 

#بگذریم .

محمد
۲۵ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۰۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر