جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان ...پس چه خیال کردی ؟! به خیالت مینویسم آسمان در چشم های تو ...آه مامانم اینا! از این عاشقانه های شیت شده!
یا حتی نه"آسمان در جوب " آخر وقتی به آن خوبی میشود آسمان را دید چه کاری است که به جوب نگاهی کنی برای دیدنش
اما گاهی باید جوب را در آسمان دید گاهی...باید...

کانال این وبلاگ هم راه اندازی شده :
https://t.me/kennelatsky

آخرین مطالب
پیام های کوتاه
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۶ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۷
    دور
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است


یاحق

از آنجایی که ظاهر متشرعی دارم از سوی افرادی که آشنایی کمی با من دارند اینگونه قضاوت میشوم که طرفدار جریان اصولگرایی ام...

امروز میخواهم چیزی را روشن کنم...

میخواهم روشن کنم جریان اصلاح طلبی اصیل که بن مایه دریافت مدرن و مناسب زمان از اسلام دارد در مرحله اول به نفع بچه مذهبی هاست...

این دریافت از اسلام که به شدت مهجور مانده تنها راه تمدن سازی اسلامی در دنیای مدرن است

البته در حقیقت دو راه داریم برای تمدن دینی

یا تمدنی به خشکی داعش و برداشت قشری و تحت الفظی از متون مقدس (برای درک فضای واقعی تمدن داعش کتاب ده روز با داعش ِتودنهوفر به شدت پیشنهاد میشود)

یا برداشت و اجتهاد مدرن از اسلام... آن آرمان شهری که 38 سال حرفش را زدیم و به هوای آن انقلاب کردیم ولی کم تر دنبالش بودیم

برای دوستانی که میگویند جریان اصول گرایی هم به دنبال این هدف است باید بگویم کدام جریان اصول گرایی؟اصول گرایی معتقد به اسلام فقاهتی سال 57 که اثری ازشان نمانده است یا نو اصول گرایان اقتدار طلب امروز که از 84برخاسته اند و با شئونات زندگی امروز بدون دادن جایگزینی مناسب مخالفت میکنند بله ماهم به دنیای غرب نقد داریم  و گرنه انقلاب نمیکردیم و انقلابی نبودیم...

کدام جریان اصولگرایی؟اصولگرایانی که مظاهر قشری کردن دین همچو مداحان ووو از آن ها حمایت میکنند؟

اسلام قشری هیچ باری را به مقصد نمیرساند و هیچتمدنی را شکوفا نمیکند...مطمئن باشید 

اسلام مدرن اسلامی که برایش خونها داده شده از شهید بهشتی تا مرتضی مطهری ،از دکتر مصطفی چمران گمشده عزیز ما موسی صدر

تورقی در آثار ایشان به شما میگوید چه کسی امروز از نهال ضعیف و ضرب خورده اسلام مدرن دفاع میکند و چه کسی کمر به ریشه کن کردن آن بسته است...

پ.ن :جریان اصلاحات هم در طول مسیرش لغزش ها و انحرافاتی به سمت غرب داشته اما اسلام قشری را به مراتب خطرناک تر از غرب مدرن میدانم و در مجموع اصلاحات و اعتدال (اصول گرایان سال 57 که به اصلاحات نزدیک شده اند مثل ناطق و...) رزومه قابل دفاع تری در تمدن سازی اسلامی دارند مثل  قبول آزادی های شخصی و اجتماعی ، تشکیل نهاد های اجتماعی که پیش نیاز تمدن مدرن اند و نقد پذیری بالاتر...

و البته تر این به این معنا نیست که جریان نو اصولگرایی مذکور شر محض است معتقدم نیت های خالصی دربینشان وجود دارد (به جز کاسبان تحریم) اما انقلاب و دنیای مدرن و پست مدرن را بد فهم کرده اند ولی همانطور که گفتم انحراف به اسلام قشری را خطرناک تر از انحراف یه دنیای غرب مدرن میدانم


محمد
۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۴:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


عقل محترم می فرمان برا رسیدن به اون خواسته ها بیزحمت رفتارتو اصلاح کن روشش هم تدریجه

خلاص! 

احساس و قلب اما داد میزنن داداچ داری اچتبا میزنی!! و به مدد تجربه اثبات میکنن که تنها مدلی که 6جنابتان تغییر کردید (و حتی ادعا میکنند تنها مدل تغییر ممکن)به مرحمت احساس و حضرت عشق( دام افاضاته )بوده گرم بودی و درد تغیر را نفهمیدی 

و حضراتشان حتی به این که فکر کردن به هدف هم باعث کاهش درد تغیر و انگیزه برای حرکت بشود میخندند 🤣و میگویند مگه اینجا هنده!

😂👳‍♀

خلاصه داستانی داریم این درون با خودمان

جناب خودمان هم نظرش به حضرت عشق نزدیک تر است ... اما حضرتش چند وقتیست به مانظر نمیکند ...

 #بماند...


محمد
۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


ﻋﻈﻢ ﺍﻟﺬﻧﺐ ﻣﻦ ﻋﺒﺪﻙ ﻓﻠﻴﺤﺴﻦ ﺍﻟﻌﻔﻮ ﻣﻦ ﻋﻨﺪﻙ .

.

.

.

با معرفت! این بنده خوبایی که یه کوچولو گناه دارن رو که ببخشی که کاری نیست!! منم یه رفیق خوب داشته باشم یه کار بد بکنه میبخشمش معمولا... اصلا من هیچی این استاد بد اخلاق هامونم نمره شاگرد اولا رو گرد میکنن بالا ... حکما باید یه فرقی با اونها بکنی تو دیگه ... مایی که از اول خوب تا نکردیم و هر روز n تا عذر میاریم برا بحرف نکردنت و مایی که کارناممون بد جور سیاهه رو ببخشی خوبه...باحاله...قشنگه... لوطی گریه... 

دمت گرم...

محمد
۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

از کشف های جدیدم است این است که متاسفانه یا خوشبختانه ذهن داستان گویی ندارم! از بچگی نداشتم و برعکس ذهن روایت کننده ی قویی ای دارم از وقتی یادم می آید هر وقت مادرم میپرسید امروز چه خبر؟

 بدون جا انداختن یک دانه " واو"ناقابل  برایش روایت میکردم و  وقت هایی که گندی میزدم خدا خدا میکردم این سوال لعنتی را نپرسد و یا راهکار هایی برای این که یادش برود این سوال را بپرسد دست و پا میکردم ؛مثل زود خوابیدن که خب اوضاع را بدتر میکرد و مادر م میفهمید یه گندی زده ام شاید برایتان عجیب باشد و برای خودم هم عجیب بود که من چرا "داستان"ی به جای "روایت"ِ مو به موی آن روز همراه با توضیح دقیق گندی که زده بودم سر هم نمیکردم...
و خب الآن فهمیده ام ذهن روایت گویی دارم...
احتمالا دلیلیش همین است ...

از این که زور بزنم تا چیزی را که نیست سر هم کنم یک جوریم میشود انگار به عهد ازلی دروغ نگویی خیانت کرده ام( پر واضح است که این خاصیت من باعث میشود در بازی مافیا افتضاح باشم!)به جایش عاشق این هستم که بروم لای مردم کوچه بازار بلول ام و رفتار ها ،صحبت ها ،حالات و نگاه هایشان را روایت کنم گرچه هنوز اعتماد به نفس و قدرت روابط عمومی پایینی برای اینکار دارم اما کم کم درست میشود ...کم کم درست میشوم 


پ.ن: باید اعتراف کنم درمورد کانال و وبلاگ به قولم وفا نکردم در کانال چیز هایی میگذارم که اینجا نگذاشتم ... ببخشید ! 
#بگذریم

محمد
۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


برما نظری کن

که در این شهر غریبیم...


محمد
۰۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر