جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان ...پس چه خیال کردی ؟! به خیالت مینویسم آسمان در چشم های تو ...آه مامانم اینا! از این عاشقانه های شیت شده!
یا حتی نه"آسمان در جوب " آخر وقتی به آن خوبی میشود آسمان را دید چه کاری است که به جوب نگاهی کنی برای دیدنش
اما گاهی باید جوب را در آسمان دید گاهی...باید...

کانال این وبلاگ هم راه اندازی شده :
https://t.me/kennelatsky

آخرین مطالب
پیام های کوتاه
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۶ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۷
    دور
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

اولش نوشتم مریضم و خب سرما خوردن قطعا فعل مثبت تری است

چون معمولا وقتی شما یک چیزی را میخوری اتفاق خوبی افتاده برایت مخصوصا برای آدم شکمویی چون من

معمولا آگاهانه میخوری و کم پیش می آید خوردن اتفاق منفی ای را در کنار داشته باشدو کم اند چیز های مثل غلط ،گول و سرما که نباید بخوری شان و تشخیص این موارد اندک برای آدمی به شکمویی من خیلی آسان نیست طرفه آنکه من به دلیل یک "نخوردن" سرما خوردم... نخوردن لیمو عسل عزیز تر از جان که مادر عزیز تر از عزیز تر از جان هر روز صبح برایمان سرو میکرد و بحول و قوه الهی از سرماخوردگی مصونم میداشت... ولی مسافرت است و همین چیز ها ... در خانه ی میزبان اندکی خیط میباشد تقاضای هر روزه لیمو برای آب گیری و عسل و آب جوش برای تهیه این معجون جادویی ... ویروس محترم هم فرصت را غنیمت شمرد و بدن فامیل گرام را به مقصد بدن این حقیر ترک نموده فوقع ما وقع

...

امروز میان بی حوصلگی های ناشی از تب و لرزِ مریضی ،طبع جوشان ادبی ام کاری کرد که اندکی خنده بیاید بر لب های بی حالم در این روز اول عیدی

مادر گرام که جان فدایش باد فرمودند: "غذا کباب است ،میخوری یا سوپ درست کنم؟"

 گفتم :" ان شاالله مرا از کباب خورندگان خواهی یافت"


تا حال چون شود...و خدا چه خواهد که با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست 

 

 

محمد
۰۲ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
کتاب ها جرئت قضاوت را از آدم میگیرند

حبییه جعفریان
داستان همراه 4
محمد
۳۰ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
فرقه حکما بین کسی که به زندگی خیره شده با کسی که به خدا خیره شده
محمد
۲۶ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

گفته باشم که هنوز هم فضای بلاگ را بیشتر دوست دارم اما چه کنم که پرنده هم پر نمیزند ! حق هم دارید دنیای مدرن است و تنبلی ... باشد زین پس هر چه آنجا نوشتم آنجا میگذارم  و همچو هلویی میرود درون گلویتان شما فقط بگو آآآآآ...


پ.ن: همه مطالب اول اینجا و به صورت کامل گذاشته میشود و بعد به فراخور حال با تخلیص یا بدون آن در کانال قرار میگیرد 

البته چیز های چند رسانه ای یا چیز  های رسیده از دیگران آنجا قرا میگیرد،  قبول کنید رابط کابری چند رسانه ای تلگرام آسان تر از بیان هست! گفتم که عصر عصرِ تنبلیست ...😅


لینکش 


https://t.me/kennelatsky

محمد
۱۹ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
کاش نادر ابراهیمی زنده بود میرفتم باهاش حرف میزدم.
احساس میکنم دارم میشم ابن مشغله ثانی: "درحالی که یک دستم پمپ باد و دست دیگه آداپتور برقه و گوشه اتوبوس لم دادم همزمان دارم به مصائب یک تهیه کننده و انسان مدرن فکر میکنم و روایت اتفاقاتی که از صبح برام پیش اومده رو تو ذهنم مرتب میکنم"
محمد
۱۸ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

-احداث 1935،واقع در دامنه ی جنوبی کوه هالیوود لس آنجلس

-هدیه ی خانواده ی گریفس(گریفث درست تره به نظرم (Griffith))به مردم برای در دسترس قرار دادن هر چه بیشتر علم نجوم برای همگان_بخوانید وقف علمی _

-شامل رصد خانه،سالن نمایش، افلاکنما و...

-در 5 روز اول بازدیدش 13000 بازدید ثبت شده است

-استفاده برای آموزش خلبان ها در جنگ جهانی دوم و فضانوردان پروژه آپولو 

-بخشی از لوکیشن حدود 60 فیلم و سریال تا کنون مثل "لالا ند " "استار ترک" " 24" "ماجرای سوپر من"

افلاکنمای گریفث


پ.ن:جایگاه علم بین مردم در جامعه ما و جامعه ینگه ی دنیا

اینجوری هم میشه وقف کرد!

کارکرد افلاکنما ترویج علمه مخصوصا دربین کودکان ضریب تاثیر گذاری بالایی داره 

دردوران جنگ سرد در آمریکا تصویب شد هیچ دبیرستانی در آمریکا تاسیس نشه مگه اینکه جایی برای افلاکنما درش در نظر گرفته باشند

راستش در حاشیه ی این تصویر کلی غرنوشت نوشتم به مناسبت خرج های بی در و پیکر فرهنگیمان ... بماند ... شاید وقتی دیگر

محمد
۰۹ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


ویرانه ای است این جهان

عمر کفاف نمی دهد آباد کنیم

و غیرت ٬رخصت نمی دهد رها کنیم

این گونه رها کردن٬ نشانه ی دنائت است

و جاهلانه مرمت کردن٬ نشانه ی رذالت

پس آبادسازی یک "گوشه "ی گم جهان به دست ما

آبادسازی کل عالم است به دست همگان




ملاصدرا


پ.ن:"گوشه" ات رو درست انتخاب کن

😉

محمد
۰۵ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۳۵ موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱ نظر
می گفت :هر امر شناختنی امر ناشناختنی داره  ... من کاغذم را محکم گرفتم
محمد
۲۲ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۲۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
ها به خیالت که چه ؟!...  فلانی دیگر حرفی ندارد ها؟! همش باد بود و خوابید ؟!...

نخیر اشتباه نکن ...قبل تر گفته بودم که وقتی بیشتر حرف دارم کمتر میگویم ...البته چیز های دیگری هم مقصرند این وسط ...
رخوت بین دو ترم ...اوت کردن حس محافظه کاری ... نوشتن و منتشر نکردن... اوت کردن ِترس از انتشار حرف حقی که عاملِ به آن نیستم ...و البته متاسفانه کم شدن ورودی ها ...
.
.
.
البته کار هایی دارم میکنم برای اینجا... چیزی مثل راه اندازی واحد دلیوری delivery ... _به قول بعضی اساتبد خارج رفته _:شما بهش چی میگید؟!... آها...حمل و نقل یا پیک موتوری ...

محمد
۱۳ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سعدی درون میفرماد: 

-عاشقی کار سری نیست که بر بالین است! 

بخش دیگه ای از درون :

 +پس من یه موز برداشتم...


محمد
۰۱ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۰۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر