جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان ...پس چه خیال کردی ؟! به خیالت مینویسم آسمان در چشم های تو ...آه مامانم اینا! از این عاشقانه های شیت شده!
یا حتی نه"آسمان در جوب " آخر وقتی به آن خوبی میشود آسمان را دید چه کاری است که به جوب نگاهی کنی برای دیدنش
اما گاهی باید جوب را در آسمان دید گاهی...باید...

کانال این وبلاگ هم راه اندازی شده :
https://t.me/kennelatsky

آخرین مطالب
پیام های کوتاه
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۶ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۷
    دور
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیالکتیک» ثبت شده است


دو تا روحیه هست که باید با هم نسبت تعادلی داشته باشند. و هیچ کدوم نباید غلبه ی دائم داشته باشن . یکی اتصال تاریخی ، حس نوستالژی ، خاطره بازی و... است. و دیگری روحیه کار تازه کردن و در زمان حال زندگی کردن و به خاطر گذشته معادلات امروز رو بهم نزدن. 

هر دو وجه های مهمی دارن اما مهمه که وجه های منفیشون رو بشناسیم و ازشون دوری کنیم .

مثلا اینکه کلا ایگنور کنیم همه چی گذشته رو خوب نیست و کسی که انگار حساب کتابی(رفاقتی مثلا) داشته رو اصلا آدم حساب نکنیم . چون الان باهاش حال نمیکنیم یا ... . حرف اینه که یه رفاقت حدالقی به حساب حق صحبت قدیم یه گوشه بذارید . یا تو امر اجتماعی و ... مثلا یه چیزی رو میخواید نقد و ارزشیابی کنید ریشه هاش رو هم نگاه کنین و ببینین در چه شرایطی تکوین یافته و مستقل از تاریخش بهش نگاه نکنین.

و از اون طرفم اینقدر خاطره باز نباشید که مقتضای حال و شرایط بیرونی رو اصلا نفهمین و به حساب قدیم برا امروز هم محاسبه کنین .و از بقیه هم اینطور توقعی داشته باشین و کلا زمان رو داخل حساب نکنید. و یا هیچ امر نویی در اجتماع و اندیشه براتون متصور نباشه و ...

این دو روحیه از اون دوگانه های دیالکتیکیه . دو قطب متضاد که مدام باید در رفت و برگشت عملی باشید بینشون و هر لحظه برا هر کاری یه حد تعادلی مناسب برا خودتون بینشون پیدا کنین.


محمد
۲۰ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۴۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

سهیل گفت قبلا میخواستم از فیلم چیزی یادبگیرم محتوا خیلی برام مهم بود ولی از وقتی حرفه ای وارد حوزه های نمایشی شدم دیگه از ماجرا و کشش داستانی خوشم میاد نه حرفی که بزنه و چیزی که یاد بده 

من گفتم فیلم برام اونیه که بیاد تلاش کنه یه چالش حل ناشدنی رو بگه و بیان کنه، جرئت داشته باشه، مثل فیلمای هنر تجربه

مثلا ماهی گربه (درباره زمان)  یا احتمال باران اسیدی (درباره تنهایی ) یا خواب تلخ و ممیرو  (درباره مرگ) یا حتی تو فیلم های جریان اصلی هم خسرو (چالش محتوا و فرم )

فیلم اگه بخواد این چالش ها رو حل کنه محکوم به شکسته اما شکستی پرومته وار_با غرور_

اما خب همین که چیزی رو بیان کنه و باهاش کلنجار بره  که کم تر کسی میخواد بیان کنه و 99 درصد آدما میخون فراموش کنن. 

خودش ارزشه

بازیگراش بد بودن که بودن

و الخ

مهم جیگر بیان کردن چیزیه که بیان ناشدنیه! و از اون بالاتر قدم زدن در راه حل چیزی که حل نشدنیه...


محمد
۱۵ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر