جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان

خیس نشوید!

جوب در آسمان ...پس چه خیال کردی ؟! به خیالت مینویسم آسمان در چشم های تو ...آه مامانم اینا! از این عاشقانه های شیت شده!
یا حتی نه"آسمان در جوب " آخر وقتی به آن خوبی میشود آسمان را دید چه کاری است که به جوب نگاهی کنی برای دیدنش
اما گاهی باید جوب را در آسمان دید گاهی...باید...

کانال این وبلاگ هم راه اندازی شده :
https://t.me/kennelatsky

آخرین مطالب
پیام های کوتاه
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۲۶ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۷
    دور
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۷ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است


خوبیش همینه اصلا وگرنه که خیلی مسخره میشه! اصلا حوصله ی آدمی زاد سر میره. قبول نداری؟ البت بگم که قبول و رد شما توفیری نداره در صحت این حکمت مطلقه که ؛ 

وقتی زیادی سیستم میچینی. برای براورده کردن یه خواست پیچیده، که باس هم بکنی ها محضری خودش گفته باس بکنی اصلا راهش همینه ولی خودش میاد میگه خب تو بودی که میخواستی سیستمی و خیلی شیک و مجلسی به خواستت برسی اره؟ خب بیا فعلا با این سیستم ور برو تا بهت بگم . و شترق سیستم فِیلد میشود. و تو دست از پا دراز تر میری درگاهش که جای جز انجا نداری و پناهی جز آنجا نیست و میگی:" با مرام مگه خودت نگفتی اینجوری برو .خب رفتم دیگه . البت غمی نیست . یعنی غمی هست ها اما غمی نیست که غمی هست." نمدونم ملتفتین یا چی. بگذریم داری تیکه پارههای خسته و شکستت از شکست رو جمع و جور میکنی که زمین بازی رو ترک کنی که یهو میاد میگه کجا ؟ واستا کارت دارم !چی فک کردی؟ یکی دو دست باختی داری جمع میکنی میری؟ 

میگی خدایا دستت درست، خب چیزی نمونده که بریزم وسط!خب نشده دیگه . ببین "سبحانک "تو کارت درست بوده و هست و خواهد بود (البت تو زمان نداری اما برا ما زمان دارا اینجور میشه بیانش)من مشکل داشتم از اولش و همیشه و حالا و... که "انی کنت من الظالمین" م ...

هو میفرماد

 بیا اینم یه موقعیت دیگه یه امید دیگه که یادت نره .همه امید ها به من باس باشه. .اینم یه چیزی که حسابشو نمیکردی ، حساب که هیچی تو خوابتم نمیدیدی . بیا اینم یه رزق لایحتسب دیگه. یه بار دیگه واستا . 

وکیه که تو بهش بگی واستا و اون واینسته غیر از ظالین؟دِ مگه من ظالین ام که واینستم؟


محمد
۲۸ آبان ۹۷ ، ۲۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
محمد
۲۵ آبان ۹۷ ، ۱۴:۱۳


رود یک عمر مرا گفت بیا تا دریا
سنگ ماند به خدا سنگدلی می‌خواهد

کربلا آمد و من حرّ گرفتار، بیا
دل ندادن به بلا سنگدلی می‌خواهد

فاضل نظری

محمد
۲۲ آبان ۹۷ ، ۲۲:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
این دومین کتاب دانشگاهی طوری بود که برا کنکور فلسفه علم خوندمش و خب عالی بود . 
یک کار نسبتا آکادمیک و قوی و البته مختصر مفید با طبقه بندی فوق العاده ی موضوعی-تاریخی یعنی تقریبا هرچی این ور اون ور از فلسفه پراکنده شنیدید اینجا حداقل می فهمید در کجا ی فلسفه دقیقا بحث میشه و در کدام شاخه ی فلسفه باید پی ش رو بگیرید و آثار چه کسانی رو بخونید و البته تعدادی از درخشان ترین و محوری ترین اندیشه های هر حوزه فلسفه رو هم بحث میکنه و به رفت و برگشت های تاریخی بینشون می پردازد . و صد البته شامل تمام ایده ها ی محوری نیست اما برای شروع کافی است
. بخش منطق برای من که قبلش منطق خوانساری رو خونده بودم سبک بود و خیلی چیز خاصی نداشت اما این که تمرین گذاشته بود برای این بخش اتفاق خوبی بود .
نکته دیگه اینکه مترجم جاهایی احساس کرده نویسنده بحث پر چالش متضاد با اندیشه اسلامی مطرح کرده اونو کامل و با رعایت امانت میاره اما بعد در چند صفحه بر پایه ی فلسفه اسلامی بهش جواب میده به نظرم این بخش هم خوب بود اما به قوت قلم نویسنده اصلی نمیرسه مخصوصا اویل بخش اخلاق اسلامی ست که به بخش فلسفه اخلاق اضافه شده که یاد کتاب دینی و معارف افتادم حقیقتا (شاید هم مشکل از اندیشمندان مسلمانانه که به طور جدی روی فلسفه اخلاق کار نکردند)
یه توصیه هم برای کسایی که دارن برا کنکور فلسفه علم این کتاب رو میخونن دارم و اون اینه که تا چند سال پیش واقعا بخش سوالات فلسفه غرب به طور قاطع از این کتاب می اومد اما سال های اخیر واقعا این نسبت کم تر شده و البته هنوز منبع جایگزین رو پیدا نکردم . در مجموع سوالات فلسفه پارسال خیلی فلسفه علمی و تاریخ علمی بود برعکس سال های پیش .

محمد
۱۸ آبان ۹۷ ، ۲۲:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پیرزن هر سال 48 ام ارباب توو دیگ های عظیم رو کنده های گداخته چنان دیگچه ای درست می کرد که تا چند تا خونه این ور و اون ور دودش و تا چند محل دیگچه هاش میرسید .از بعد فوت شوهرش سال به سال اوضاع خونه اش آشفته تر و توانش کم تر میشه تا اینکه چندسال پیش دیگه نمیتونه دیگچه بذاره حالا یکی دو سالی هست به اصرار ما یکی دو قابلمه که یک به ده اون دیگا هم نمیشه میذاره.حکما مثل قدیم نیست که به هفت پشت غریبه و آشنا برسونیم تا بیان نذری ببرن اما بالاخره یکم دلش آروم می شه.

با تلخ خندی به کار دنیا بهم میگه :دیگامون کوچیکه ولی خوب شده ماشالا 

میگم :کار خوب کوچیک و بزرگ نداره .

محمد
۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۲:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

حضرتشون دارن میفرماد 

*Give me a five

کو گوش شنوا!



Give me a five


*بزن قدش

محمد
۱۴ آبان ۹۷ ، ۱۶:۲۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

از هرکی قبلش میپرسیدم برا اربعین میری کربلا یا نه میگفت نمیدونم. نمیفهمیدم یعنی چی؟سفر به این عجیبی مگه میشه برنامه ریزی سنگین پشتش نباشه. و آدمی که میخواد بره بگه نمیدونم؟ فک میکردم اونا هم فهمیدن من برا این میپرسم که بدونم کیان که امسال حسرت حالشون رو میخورم و خب میخوان دلم نسوزه. از اون ور هم چند نفری که می دانستم موقعیتش را داشتند گفتند نه برا زیارت اول اربعین خوب نیست و ...راستش ته ذهنم داشتم امسال برم اما گرونی ها و کار های روزمره و تعلل همیشگیم و ریزه کاری های اداری زیاد این سفر رو دور از ذهن کرده بود. تا اینکه وقتی کامل حسرت امسال رو هم به جون خریده بودم.
یهو جور شد! گفتن بیا برو.همین.
همینقدر حیرت زده. همینقدر. عاجز . همینقدر بهت زده. هیچ برنامه ریزی ای از دستم بر نمیومد. و به هیچ وجه نتونستم بفهمم. خب عیبی نداره آدمی زاد گاهی وقت ها باید بیخیال فهم بشود . باید حس کند . بچشد. کم بگوید و بشنود.باید بگوید نمیدانم! . فقط مزه مزه کند. این سفر از آن هاست . (انشالله =اگر او بخواهد )می نویسم از آن اما کم.
#حب_الحسین_یجمعنا

اربعین

محمد
۰۳ آبان ۹۷ ، ۱۷:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر