بیاین گاهی بتونیم یک جرعه می از دست بدیم
دیشب تو کانال یه چیزی گذاشتم گفتم شمام بهره ببرید :)
:
صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
آن که یک جرعه می از دست تواند دادن
دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
حالا اینجا که معنا خیلییییی فراتر از مصداقیه که در ظاهر مَحمل بیان مفهوم شده اما در کل این اخلاق داشتن قدیمی ها برای کار های بد خیلی جالبه! یعنی یه مرزی رو دیگه رد نمیکردن یه چیزی بین خودشون و امر قدسی باقی میذاشتن یه اندک معرفتی نمیدونم یه چیزی... تو اخلاق ناصری انطور که گفته شده اخلاق شراب خواری اومده یا چیزی تحت اخلاق دزدی و عیاری هم مطرحه در ادبیات کهن
"در حاشیه بگویم که بله درست خواندید من از «آداب راهزنی» سخن گفتم بی آنکه راهزنی را به هیچ وجه روا دانسته باشم. عالِمان اخلاق از قدیم معتقد بودند که کار بد هم آدابی دارد و صرف بد بودن کاری موجب نمیشود که علم اخلاق در باب آن سخنی، به جز محکوم کردن، نگوید. از همین رو، برخی عالمان اخلاق مسلمان در قدیم در کتابهای اخلاق خود، در عین حرام دانستن شرب خمر، از «آداب شرابخواری» هم سخن گفتهاند."
یاسر میردامادی