دیگچه ی چهل و هشت ام
چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸ ب.ظ
پیرزن هر سال 48 ام ارباب توو دیگ های عظیم رو کنده های گداخته چنان دیگچه ای درست می کرد که تا چند تا خونه این ور و اون ور دودش و تا چند محل دیگچه هاش میرسید .از بعد فوت شوهرش سال به سال اوضاع خونه اش آشفته تر و توانش کم تر میشه تا اینکه چندسال پیش دیگه نمیتونه دیگچه بذاره حالا یکی دو سالی هست به اصرار ما یکی دو قابلمه که یک به ده اون دیگا هم نمیشه میذاره.حکما مثل قدیم نیست که به هفت پشت غریبه و آشنا برسونیم تا بیان نذری ببرن اما بالاخره یکم دلش آروم می شه.
با تلخ خندی به کار دنیا بهم میگه :دیگامون کوچیکه ولی خوب شده ماشالا
میگم :کار خوب کوچیک و بزرگ نداره .
۹۷/۰۸/۱۶