خوش خط نیستم...در حقیقت مقدار زیادی هم بد خطم... اما خط خوش را میفهمم و از آن لذت میبرم
َِهرگز نمیگویم خوش خطی نشدنی ست به خوش خط ها ناسزا نمیگویم آن ها را دروغ گو و دغل باز خطاب نمیکنم...
.
.
.
اندک ته مانده های یک فطرت سالم هم میتواند "پاکی" را ممکن بداند
رزق لایحتسب می خواهم هر چند تقوایت را رعایت نکرده ام ...
بعضی مسئله های سخت و پیچیده اساسا مسئله نیستند !!یه سری بدیهیات اند که شرایط مرزی غلط برایشان تعریف شده است !
این که تو در مکالمات روزانه ات از کلماتی مثل "مذهبی قشری" و "روشن فکر دینی" استفاده کنی دلیل کافی ای برای قشری نبودنت نیست
چه پست ها که نوشتم و پاک کردم
اصلن ول کن
مگر قرار است همه ی آنچه که بر دل میگذره رو عقل بفهمه؟؟
که به زبان و قلم و وکیبورد بیاد
و شما اینجا بخونیدش؟؟؟
چه توقع ها دارید والا!
میدونی... جدیدا حالم از بیان حرف های جدی در قالب تمثیل های ادبی بهم میخوره
قسم به اون وقتهایی که یه چیزی رو میخوای و خدا زود بهت میچشونه _حلالش رو_ که بفهمی همچی چیز خواستنی و خاصی ای هم نیست اینی که داری کلی از انرژی و عمر و... رو براش میذاری
تا زود بری سراغ کار و وظیفت!
تاریخ نشون داده حقیقت یک چیز هیچ وقت نسبت مستقیمی با تعداد طرفداران اون چبز نداشته...
.
.
.
پ.ن:بگی" از این موضوع خوشم نمیاد پس اشتباهه "بهتره تا این که بگی" چون خیلی ها مسخرش میکنن پس اشتباهه" !
