وقتی توی چند راهی"انتخاب"نمیکنی ،"انتخاب" کردی که هیچ کار نکنی و هر انتخاب بار مسولیت خودشوداره خیال نکن اینجوری میتونی ازبارمسولیت فرار کنی
وقتی توی چند راهی"انتخاب"نمیکنی ،"انتخاب" کردی که هیچ کار نکنی و هر انتخاب بار مسولیت خودشوداره خیال نکن اینجوری میتونی ازبارمسولیت فرار کنی
معامله با خدا...
روزی در جمع یاران به بهشتی گفتم این تهمتهای تلخ آزارت نمی دهد؟. نگاهم کرد و گفت: این آسیاب به نوبت است ،نوبت تو هم خواهد رسید. چقدر این روزها بی شما سخت می گذرد دوستان. من تا نیمه راه آمده ام ،مشیّت این بود که بمانم تا نوبت به من برسد. تا در سنگ زیر و بالای آسیاب، صدای شکستن های خود را بشنوم و بچشم.
یکبار وسط دعوا های مادرید و بارسا و ال کلاسیکو و کوفت و درد که خیلی تو تایملاین من نبود و در جریانش نبودم پست گذاشتم که "که شهیدان که اند این همه خونین کفنان"... دوستان و آشنایان وغیره شوریدند که همراهی نمیکنی چرا مهمل میگویی ... حکما امشب هم پست غیر یلداش حکم همان مهمل را دارد والبت بنده دستی طویل در مهمل گویی ... و از قضا از قدیم الایام امشب شب مهمل گویی بوده... یعنی اصلا موضوع غالبش همین مهمل گوییست...یعنی کسی که 4 کلام حرف با ربط بزند دارد خارج میزند و مهمل است_با فرض بالا_ و مهمل هم که به طریق اولی مهمل است!...
پس امشب هر چه خواستی بگو ...کسی تره ای برایش خورد نمیکند و لابه لای مهمل های فراوان دیگران گم و گور میشود... میتوانی حرف هایی که مانده و اذیت میکند بزنی...مثلا بگویی فلانی دوستت دارم...فلانی فلان اخلاقت را درست کن...بقیه باز و احتمالا فلانی وقعی نمی نهند...امشب فلسفی ترین حرف ها هم هوس هرزه بازی میکنند و میروند لابه لای هجویات رمانتیک و مهملات عامیانه جا خوش میکنند و به رنگ آن ها در میایند ...دور همی آدم ها دور همی حرف هاست...خیلی هم بد نیست ... کلا امشب بر گوینده ها هرجی نیست... نگاه کن!دیدی که همچین بی فایده هم نیست این جشن طولانی ترین شب سال ...فقط حواست باشد بر گوینده هرجی نیست ... اگر ساکت بودی خونت به گردن خودت است ... برای ظاهر سازی هم که شده حرفی بزن...و باید اعتراف کنم هیچ وقت از شادی و غم های اجباری خوشم نیامده ... مخصوصا شادی ها و جشن های اجباری تو باید در فلان تاریخ و فلان ساعت شاد باشی!!! بابا خود خدا هم امور مربوط به دل را در فقه نیاورده ... نگفته نباید فلانی رو دوست داشته باشی و یا از فلانی بدت بیاید ... و اگر بدت نیایید گناه کاری... اعمالت را کنترل کرده گفته حق نداری به فلانی که نباید باهاش دوست باشی هدیه بدهی ووو که البت دل مهم ترین بخش آدمی زاد است...بعد ما میگوییم هر کار دلت میخواهد بکن اما در فلان تاریخ و ساعت باید شاد باشی یا غمگین...
پ.ن1:این مهملات به معنی مخالفت من با این جشن ها و شادمانی ها و دور همی ها نیست ... این ها خیلی هم خوبند و حدالقل فایده شان به جای آوردن صله رحم است.
پ.ن.2:حکما میخواستی 4خط هم درباره یلدا بنویسم که ننوشتم!...عیبی ندارد اگر امشب به اندازه کافی طولانی بود از آن هم برایت خواهم گفت.
پ.ن3: اگر از متن خوشت نیامد مقصر خودت هستی ...دقت کن تیتر مهملات است!!
1-داستان این چند روز نیست... یعنی داستان مال فقط این چند روز نیست...این رشته سر خیلی دراز تری دارد
خیلی خیلی خیلی...
باید قبول کنیم از یک جایی به بعد_طبق نظر تاریخ شناسان از اواخر دوره صفوی_ یک اتفاقی افتاد که از دنیا عقب افتادیم .از نظر علمی ...فرهنگی...تمدنی...البت بعضی ها ککشان هم نمیگزد ... افتادیم که افتادیم... البته که الآخرتُ هو الاولی اما... مومنان به بهره مندی از نعمات دنیایی و شرف و عزت شایسته ترند یا دیگران؟؟
باید قبول کنیم از یک جایی به بعد برای دنیا که هیچ برای خودمان هم حرف تازه نداشتیم...
چیزی را از معادلاتمون حذف کردیم (یا حذف کردند!) که کلیدی بود...
عقل...
2-و خب ... این معادلات با عقل جواب داشت... وگرنه ...
همینی میشود که میبینی .. قرائتی از دین مناسب دنیا مدرن نداریم...
منظورم از دنیای مدرن دقیقا اقتضاعاتیه که همه ناگریز بودنشان را قبول دارند ...نه اینکه برای هر حادث جدیدی اصالت و خیر بودن قائل باشم ... نه!
3-این اتفاقات این روز ها فقط نمایش اغراق شده ی این بحران و فتنه ی تاریخی و (ضد)فلسفیه...این اتفاقات چهره عریان دین منهای تعقل را نشون میدهد ...دین منهای تعقل که چه عرض کنم... دین منهای اخلاق حدالقلی
4-بگذریم ...
بگذریم از اینکه که مکلفِ به تقلید هم باید نگاهی به عقل داشته باشد و هرزگاهی عدم انحراف مرجعش از این معیار و میزان الهی را چک کند..
بگذریم ...
بگذریم از اینکه ما حکم به عقل حکم به الشرع و برعکس ...
بگذریم از چند و چون ِ حق قانون گذاری مستقیم عقل در دین
5-اما ...
با نگاهی حداقلی هم به منزلت عقل در هندسه معرفت دینی نمیشود از مصباح بودن عقل حدالقل برای مراجع تقلید که گذشت!
تا جایی که در جریانم هیچکدام از علمای عظام خودشون رو پیرو فرقه اخباری نمیدانند که بخواهند اصل بالا را رد کنند و زیرآب عقل را در فقه بزنند و همه ادعای پیروی از نحله اجتهاد شیعی را دارند نحله ای که در اصول فقه آن اصولی چون اصل لاضرر و لاضرار و اصول عقلی زیاد دیگر حاکم است ...خب پس بسم الله...
پس این دوستان که دارند این غم ناشی از چند ماه عزاداری رو با یک جشن ساختگی به نام دین تخلیه میکنند (تا برای دهه های دیگه عزاداری _بعضا ساختگی_ آماده شوند! )از مقلدان کدام "مجتهد "گرانسنگ اند؟
چرا به این مسائل استراتژیک که میرسیم جایی که باید اجتهاد کار کرد خودش را داشته باشد و قدرت فقه شیعی را نشان بدهد و عاملی برا پیش برد مسائل استراتژیک اجتماع باشد ... یک دفعه (بر اساس کدام مصلحتِ!مجهول)سکوت پیشه میکنند؟؟و مقلدان سرگردان هم با تکیه بر نزدیک ترین راه حکم دادن میروند سراغ سنت ها ی مجعول واحادیثی که ناسخ و منسوخشون را نمیدانند و عقل و مصالح و اصول فقه هم که هیچی!!تخلیه هیجانی احساسات...
" اتفاقا اجتهاد جز مسائلیست که روح خودش را از دست داده است."
اسلام و مقتضیات زمان جلد 1-شهید مطهری