جرئت فرار ب آغوشش
پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ۰۴:۲۲ ب.ظ
امان از وقتی که میبینی هیچ عملی نیست که ب چیز مطمئنی برسونت به چیز خوب بدون تباهی
امان از وقتی که محاصره شده میبینی خودت رو میان تباهی های بانقاب و بی نقاب ...
امان از وقتی که اونقدر بزرگ شدی که بدونی هیچ عملی نیست که مطمئن باشی پشیمونی نداره بعدش _جز فرار ب آغوشش_ ولی هنوز اونقدر بزرگ نشدی که از فرار از این تباهی ها نترسی...[در واقع هنوز اونقدر بزرگ نشدی که معنی اینارو بفهمی و چه بده که میدونی نفهمیدی/نچشیدی]
بماند...
امان از وقتی که محاصره شده میبینی خودت رو میان تباهی های بانقاب و بی نقاب ...
امان از وقتی که اونقدر بزرگ شدی که بدونی هیچ عملی نیست که مطمئن باشی پشیمونی نداره بعدش _جز فرار ب آغوشش_ ولی هنوز اونقدر بزرگ نشدی که از فرار از این تباهی ها نترسی...[در واقع هنوز اونقدر بزرگ نشدی که معنی اینارو بفهمی و چه بده که میدونی نفهمیدی/نچشیدی]
بماند...
۹۷/۱۱/۲۵