خودم هی قرار رو بهم میزنم
دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۵ ب.ظ
چه قولا که هرشب ندادم بهش
چه عهدا سر عشق نگذاشتیم
چه قد خوب بود اون شبایی که ما
قرارای فیروزه ای داشتیم
قرارامو خیلی شکستم قبول!
مراقب نبودم دلت نشکنه
توو روی خودت پشت کردم بهت
همین دوری از تو تقاس منه
همیشه طلب دارم از تو ولی
بدهکار هرچی قراره منم
به ماهت قسم غرق تاریکی ام
توو خاک خدا بی ستاره منم
مث بی نیازا توو شهر خدا
با بی اعتنایی قدم میزنم
خدا عمریه بی قرار منه
خودم هی قرار رو بهم میزنم
چه مهمون نوازه که سفره اش هنوز
همون سفره و با صفاست
اگرچه توو شهر خدا اومدم
خدا روستایی تر از آدماست...
چلچراغ
سید حسین متولیان
۹۵/۰۳/۳۱