نفس- وهم-قسمت اول
سلام
غرض از مزاحمت آشنا کردن شما با بخشی از نفس_همون چیزی که در همه متون دینی وبه کنترلش دعوت شدیم - هست نفس سه بخش داره معمولا ما دو بخشش رو میشناسیم 1-شهوت (که از همه معروف تره مخصوصا در سنین نوجوانی و جوانی) 2-غضب(که در سنین جوانی . میان سالی آشناتره) و سومی این عضو مرموز و پیچیده و نا آشنا ... "وهم "ه...البته تعاریفی کهدر اجتماع برای این دو تای اول وجود داره ناقص و نا کار آمده بخوام به طور خلاصه تعریفشون کنم :
1-شهوت : میگه من یه چیزی رو میخوام
2-غضب : نیرو اجراییه و تلاش میکنه برا رسیدن به اون چیز
3- وهم این موجود پیچیده و مروز کار نقشه ریزی برای رسیدن به هدف رو به عهده داره
یه توضیحی که اینجا لازمه اینه که این سه قوا قوای لازمی اند اما سرباز اند و نباید به عنوان فرمانده رهبری وجود انسان رو در اختیار بگیرن رهبری وجود انسان همانا مختص به صاحت مقدسه عقله ولاغیر ...این سه باید گوش به فرمان عقل باشن تا همه چیز در کشور وجود ما سر جایه خودش باشه اما امان از زمانی که این سه با یک کودتا ( که معمولا با همراهی عوامل خارجی هست) به فرماندهی میرسن و عقل رو از مسند قدرت حقه ی خودش به زیر میکشن ...
قرار بود درباره وهم صحبت کنیم چون اون دو بخش دیگه برامون شناخته شده تر هستند
وهم ... میتونه به آرامی یک آدم عاقل رو متوهم کنه میتونه یک کودتایه نرم تدارک ببینه و بر وجود انسان حکم رانی کنه... هی نقشه بکشه و هی آدم رو سر در گم کنه بدون اینکه اون نقشه ها عقلانی باشن یا نه حتی قابلیت اجرا شدن داشته باشن ... جالبه آدم یه زمانی میرسه که میدونه این فکر هایی که مشغولش کردن وهمی و عقلی نیست اما...وهم به شدت در گیرش کرده ... از عوامل تقویت وهم میشه به شعر و موسیقی و احتمالا داستان نام برد ...که خودمبه شخصه عاشق این سه تا هستم...
...احتمالا متن ادامه دارد ... تا فرصت مقتضی بعدی
یاعلی@