دیگر سکوت در دل من جا نمی شود
سنگ صبور پیش تو پیدا نمی شود؟
دیوارها خلوت ما را جویده اند!
دنیا امین حرف دل ما نمی شود
شب را میان آینه بر دوش می کشم
باید قبول کرد که تنها نمی شود
بغض اشک را درست دم حجله می کشد
این سینه با سکوت مداوا نمی شود
من از کنار ساکت این باتلاق ها
می خواستم گذر کنم اما نمی شود
دنیا دو روز دارد و در این دو روز هم
امروز ناگزیری و فردا نمی شود
سنگ صبور پیش تو پیدا نمی شود؟
دیوارها خلوت ما را جویده اند!
دنیا امین حرف دل ما نمی شود
شب را میان آینه بر دوش می کشم
باید قبول کرد که تنها نمی شود
بغض اشک را درست دم حجله می کشد
این سینه با سکوت مداوا نمی شود
من از کنار ساکت این باتلاق ها
می خواستم گذر کنم اما نمی شود
دنیا دو روز دارد و در این دو روز هم
امروز ناگزیری و فردا نمی شود
پ.ن:
*از مستان رسوا اولین وبلاگی که عاشقش شدم!
تا گلو عمری بدهکاریم دستی را که باز
دور دیگر مستمندان را به مستی وام داد_بدیع_