این یادداشت ترم اول نوشته شد . میکند به عبارتی 3 سال پیش.
بالاخص ترم اولی ایشان(ترمکان) بسیار خوشحال گردیده و در خیال خام خویش متصور شده که قرار است در این روز دست بر شراب و اطعام کرده و شادی بسیار برند....( نشان به این نشان که در این روز کوفت هم میل ننمودیم مفتی در دانشگاه!!) البت گویی از قافله چتر بازان غذا رزرو کرده کیکی اشانتیون دادندی ایشان را همانا خدای کوفتشان کناد!!!(بعدا نوشت:همانا در ترم 7 این روز فرخنده با پنجشنبه قرین گشت و هرگونه خرجی از سوی دانشگاه را برای این موجود ات زبان بسته بالکل منتفی نمود و در عوض با یک امتحان مشتی از ما پذیرایی کردندی خدای عوضشان دهاد!)
که امتحانات میان ترم اولی مِن همایشات روز و هفته دانشجو!!!
واندر احوالات این دانشجوی حقیر همین بس که از امکانات دانشگاه فقطftpرا که الحق و الانصاف نادره چیزیست استفاده نموده و در وصفش همین بس که سرعت دانلودش به 30 mb/s هم میرسید!! و جز آن به سراغ استخر 2 هزار تومنی و پیتنت بال 8 هزار تومنی نرفتندی که جای بسی تاسف دارد ....
این رقعه نگاشته شد به 2:06 بامداد 17 آذر که فردایش امتحان زبان است و من کم از سدس (1/6)آن خوانده ام
باشد تا خدای عزوجل رحمتبی آرد...
پ.ن : امتحان به خیر گذشت....