اولین نکته اینکه چگالی لذت بخشی کتاب کم بود! اگر همه ی حرف های مهمش را در 150 صفحه جمع میکرد واقعا 5 ستاره را می دادم!الان 3 ستاره دادم ! اواخر کتاب بهتر و بهتر می شد و غنی تر می شد چه به لحاظ ماجرا های کوچک نفس بند آور لابه لای سفر نامه چه از تحلیل ها و مقایسه های کارامد .
مشکلات بزرگ کتاب دو چیز است! اول اینکه خود امیر خانی گفت که این کتاب را عمدا به سمت و سوی گزارش برده و نه تحلیل و من و بسیاری دیگر که این کتاب ناامیدشان کرده به گمانم عاشق تحلیل ها و قدرت تحلیل او بودیم.راستش دومی بر میگردد به خود سوژه کره شمالی به نویسنده و مردم نگار اجازه نمی دهد بیش تر از نیم دانگش را روایت کند و نیم دانگ روایت شده (احتمالا باز به دلیل ماهیت سوژه ) بسیار کسل کننده و یکنواخت و تکراری است جوری تکرار نو ...نوهای جناب "نو" در طبقه ی 38 هتل کوریا است. البته باز به دلایل اینکه سفر دوم اندکی آزادی ها بیشتر است برای من جذاب تر بود. و انگار یک جورهایی امیرخانی عزیز هم دست از آن آرمان صرفا گزارشش برداشته است در روایت سفر دوم. یک چیز دیگر که در هنگام خواندن کتاب اذیت میکرد این بود که رسم الخط و نگارش به آن شیوای همیشگی نبود انگار نوعی گرفتگی در لحن را شاهد بودم. مخصوصا در سفر اول باز!در آخر بگم که من کاملا نگرانی امیرخانی را درک میکنم از اینکه کتاب یک کتاب تحلیلی می شد بیشتر تا یک کتاب گزارشی اینکه در این فضای سیاسی رادیکال برچسب بخورد و کار خوانده نشود و ... اما شاید او باید این تصمیم دشوار را می گرفت و به مخاطب های همیشگی اش اعتماد میکرد و تحلیل خود را می نوشت به صورت موضوع موضوع حتی! نه روزشمار و وقایع نگاری.
حدالقل من اینجور بیشتر میپسندیدم.
امیدوارم کتاب بعد رمانی باشد که بشورد و ببرد این سفرنامه را!
باز نکته ی دیگر که تعجب کردم این بود که بعضی در انتقاداتشان گفته بودند فضایی که توصیف می شود همان فضای کتاب های فراریان از کره است! خب بیایید باور کنید که فضای کره همانطور است دیگر . توقع ندارید که وقتی فضا همانقدر بسته است بگوید گل و بلبل است دیگر ! والا!!