یاحق
امروز بعد از ظهر ،جدید ترین کتاب ِ مصطفی مستور رو تموم کردم
از ویژگی های کتاب های مستور ،کوتاه و جذاب بودنشونه ...تاحالا نشده خوندن کتاب های مستور روبیشتر از دو سه روز طول بدم و باید خاطر نشان کنم من آدمی ام که به طور همزمان بیش از 10 کتاب رو در دست خوندن دارم ...و باید کتاب واقعا جذاب باشه که دو سه روز به طور پیوسته بخونمش و تمومش کنم...
پارادایم داستان همچنان همان پارادایم تکراری مستوره شخصیت های اصلی هنوز همان ویژگی های کتاب های اول رو دارند ...در هر حال برای من که این پارادایم رو دوست دارم قابل تحمله البته از حق نگذریم هر بار نکات جدیدی از این پارادایم رو رو میکنه و خب کشش فوق العاده جریان داستان ها رو از یاد نبریم
البته درباره این کتاب یه نکته ویژه وجود داره : میتونین بی خیال خوندن چند صفحه اول بشین چون به غایت خسته کننده بود و فقط یه سری توضیحات _احتمالا منتقد پسند_درباره مدل متن این کتاب داد...و این که مدل گزارش و رساله و اینا یعنی چی...
در این حد خسته کننده بود که اولش کلی به خودم فحش دادم که 6500 بابت این کتاب حروم کردم!
ولی بعد از گذشتن از این چند صفحه با یک شاهکار پر از جمله هایی که روحم رو تکون میداد رو به رو شدم...
پایان داستان هم مناسب بود
ولی بازم یه نکته تقریبا منفی وجود داره و اون اینکه: مستور تا یه شخصیت عقب مونده تو داستان هاش نیاره اصلا تموم نمیکنه!انگار این عقب مونده های ذهنی و ناقص الخلقه ها سوالات غیر قابل حل جهان ِمستور اند...
و به عنوان جمع بندی خوندن این کتاب رو پیشنهاد میکنم...درست مثل بقیه کتاب های مصطفی مستور "باقی مانده جنبش نشریه کیان"...
پ.ن: افتضاح بودن ادبیات متن رو بذارین به پای سرماخوردگی مختصرم...التماس دعا
ya ali@